زن وشوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند.
انها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: یواشتر برو من می ترسم
مرد جوان: نه ، اینجوری خیلی بهتره!
.............
سلام من؛ به غنچه ای که صبحدم، به خنده بازمیشود!
به لحظه های بی تو بودن سلام میکنم / در سینه ام گر دلی هست به نامت میکنم / تمام میشود این فاصله ها بی گمان / به لحظه های با تو بودن سلام میکنم
........
....
...
..
.
ادامه مطلب ...
میگن شبا فرشته ها از آرزوی آدما، قصه میگن واسه خدا! خدا کنه همین شبا گفته بشه قصه ی تو واسه خدا
ای بنده تو سخت بی وفایی، از لطف به سوی ما نیایی، هر دم که ترا دهم دردی، نالان شوی و به سویم آیی، هر دم که ترا دهم شفایی، یاغی شوی و دگر نیایی
دوستای گلم یه پیشنهاد دارم .............
اگه دوست داشتید داستان زندگی تون را به ایمیل من بفرستید منم بی برو برگشت همه شو می زارم تو وبلاگ، یا عکستون را برام بفرستیدتا من بزارمش تو وبلاگ ...............
درباره ی وبلاگ هر انتقادی دارید بگید لطفا تا من اون را بر طرف کنم
چاکریم
ایمیل من: BAROONTANHAEEY@YAHOO.COM