من هیچی نمیگم خودت برو نیگا کن
جاده ی بی انتهای غم هایم این جاست...این جاست که هرگز پایان نمی گیرد
خیلی زود رد پایم را با آب ساحلت از خاطرت پاک می کنی
در خلوتم به این می اندیشم که چرا باید درد بی تو بودن را حس کنم؟؟؟؟؟
از غروب آفتاب متنفرم چون باعث می سود که یاد نبودنت بی اففتم...
امااااان از این غروب